نویسنده: جاوید

  • بگذار که بر شاخه ی این صبح دلاویز / بنشینم و از عشق سرودی بسرایم

    بگذار که بر شاخه ی این صبح دلاویز / بنشینم و از عشق سرودی بسرایم

    بگذار که بر شاخه ی این صبح دلاویز
    بنشینم و از عشق سرودی بسرایم
    آنگاه به صد شوق چو مرغان سبکبال
    پرگیرم ازاین بام و به سوی تو بیایم
    خورشید از آن دور از آن قله ی پربرف
    آغوش کند باز،همه مهر،همه ناز
    سیمرغ طلایی پرو بالی است که چون من
    از لانه برون آمده دارد سر پرواز
    پرواز به آنجا که نشاط است و امید است
    پرواز به آنجا که سرور است و سرود است
    آنجا که سراپای تو در روشنی صبح
    رؤیای شرابی است که در جام بلورست
    آنجا که سحر گونه ی گلگون تو در خواب
    از بوسه ی خورشید چو برگ گل ناز است
    آنجا که من از روزن هر اختر شبگرد
    چشمم به تماشا و تمنای تو باز است
    من نیز چو خورشید دلم زنده به عشق است
    راه دل خود را نتوانم که نپویم
    هر صبح در آئینه ی جادویی خورشید
    چون می نگرم او همه من ،من همه اویم
    او روشنی و گرمی بازار وجوداست
    در سینه ی من نیز دلی گرمتر ازاوست
    او یک سر آسوده به بالین ننهاده است
    من نیز به سر می دوم اندر طلب دوست
    ما هردو دراین صبح طربناک بهاری
    ازخلوت و خاموشی شب پا به فراریم
    ما هر دو در آغوش پر از مهر طبیعت
    با دیده ی جان محو تماشای بهاریم
    ما آتش افتاده به نی زار ملالیم
    ما عاشق نوریم و سروریم و صفاییم
    بگذار که سرمست و غزلخوان من و خورشید
    بالی بگشاییم و به سوی تو بیاییم

    فریدون مشیری

  • سمفونی شماره ۵ بتهوون

    سمفونی شماره ۵ بتهوون

    Beethoven – Symphony No. 5 (Proms 2012)

    سمفونی شماره ۵ از لودویگ فان بتهوون در دو مینور، اُپوس ۶۷، پنجمین سمفونی از ۹ سمفونی او بود. این سمفونی بین سال‌های ۱۸۰۴ تا ۱۸۰۸ نوشته شده است. زمانی که زندگی شخصی وی با افزایش ناشنوایی دچار مشکل شده و با جنگ‌های ناپلئونی، آشفتگی سیاسی در اتریش و اشغال وین توسط نیروهای ناپلئون (۱۸۰۵) مصادف بود.

    در حال تکمیل..